آیه 106 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی

اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ

[6–106] (مشاهده آیه در سوره)


<<105 آیه 106 سوره انعام 107>>
سوره :سوره انعام (6)
جزء :7
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ای پیغمبر هر چه از خدا به تو وحی شد از آن پیروی کن، که خدایی جز آن ذات یکتا نیست و از مشرکان روی بگردان.

از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی شده پیروی کن، هیچ معبودی جز او نیست، و از مشرکان روی بگردان.

از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن. هيچ معبودى جز او نيست، و از مشركان روى بگردان.

از هر چه از جانب پروردگارت بر تو وحى شده است پيروى كن. هيچ خدايى جز او نيست. و از مشركان روى برتاب.

از آنچه که از سوی پروردگارت بر تو وحی شده، پیروی کن! هیچ معبودی جز او نیست! و از مشرکان، روی بگردان!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Follow that which has been revealed to you from your Lord, there is no god except Him, and turn away from the polytheists.

Follow what is revealed to you from your Lord; there is no god but He; and withdraw from the polytheists.

Follow that which is inspired in thee from thy Lord; there is no Allah save Him; and turn away from the idolaters.

Follow what thou art taught by inspiration from thy Lord: there is no god but He: and turn aside from those who join gods with Allah.

معانی کلمات آیه


تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ «106»

تنها آنچه را از سوى پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن، معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان.

نکته ها

در آيه‌ى قبل، تهمت مشركان به پيامبر مطرح شد كه مى‌گفتند: كلام تو وحى نيست، بلكه آموخته از ديگران است. اينجا به پيامبر دلدارى مى‌دهد كه تو كار خويش را بكن و به حرف مخالفان اعتنايى نداشته باش.

شيوه‌هاى برخورد با مخالفان، در موارد مختلف متفاوت است، از جمله:

گاهى سلام كردن است. «إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» «3»


«3». فرقان، 63.

جلد 2 - صفحه 526

گاهى سكوت و عدم برخورد است. «ذَرْهُمْ» «1»، «حَسْبُنَا اللَّهُ» «2»

گاهى اعراض و بى‌اعتنايى است. «أَعْرِضْ عَنْهُمْ» «3»

گاهى درشتى و غلظت است. «وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ» «4»

گاهى مقابله به مثل است. «فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‌ عَلَيْكُمْ» «5»

پیام ها

1- رهبران الهى نبايد با تهمت‌ها و تحقيرها و تحليل‌هاى نارواى دشمنان، در راه خود سست شوند. «اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ»

2- گاهى بشر چنان سقوط مى‌كند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز به فرمان الهى از او روگردان مى‌شود. «وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ»


«1». حجر، 3.

«2». آل‌عمران، 173.

«3». مائده، 42.

«4». توبه، 73.

«5». بقره، 194.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ (106)

بعد از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را امر به اتباع وحى فرمايد:

اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ‌: متابعت نما آنچه وحى شده به تو از جانب‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 349

پروردگار تو و متدين شو به توحيد لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: نيست هيچ معبودى مستحق عبادت مگر ذات احديت الهى‌ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ‌: و رو بگردان از مشركان، و به اقوال و آراى آنها التفات مكن. جماعتى آيه را منسوخ دانند به آية السيف، و اعراض را حمل كنند بر هر چه شامل كف باشد از ايشان، و آنها كه منسوخ ندانند، حمل اعراض كنند بر عدم ملاحظه با ايشان، نه آنكه منع از دعوت باشد. پس حكم آيه ثابت، و دعوت باقى است.

تنبيه- آيه شريفه اشعار و تعريض است امت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را، زيرا مقام نبوت، متعالى است از تكاهل در اوامر الهيه، لذا حكم آيه عام است جميع مكلفين را كه متابعت نمايند آنچه وحى شده از احكام الهيه و معرض شوند از آراء كاسده و عقايد فاسده مشركين. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در صدر خطبه‌اى فرمايد: انّ اللّه تعالى انزل كتابا هاديا بيّن فيه الخير و الشّرّ، فخذوا نهج الخير تهتدوا و اصدفوا عن سمت الشّرّ تقصدوا. «1» بدرستى كه حق تعالى نازل فرمود كتابى را كه هدايت كننده است، بيان فرمود در آن خير و شر را. پس اخذ كنيد طريق خير را كه هدايت يابيد، و ممتنع شويد از راه شر، كه مستقيم گرديد. بزرگان فرموده‌اند: ملازمت آداب كتاب الهيه و سنت نبويه و عمل به آن، موجب نورانيت قلب، و فوز به سعادت گردد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ (106)

ترجمه‌

پيروى كن آنچه را وحى شد بسوى تو از پروردگارت نيست خدائى مگر

جلد 2 صفحه 365

او و رو گردان از مشركان.

تفسير

بعد از اتمام حجّت و ايضاح فساد قول ياوه‌گويان پيغمبر (ص) مأمور شد بآنكه وظيفه خود را از دعوت و تديّن باحكام قرآن اصولا و فروعا انجام دهد خصوصا توحيد را و بكلّى از اقوال و افعال كفار منصرف باشد و اعتنائى بشأن آنها نفرمايد و از اين باب ملالتى در خاطر شريف خود راه ندهد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


اتَّبِع‌ ما أُوحِي‌َ إِلَيك‌َ مِن‌ رَبِّك‌َ لا إِله‌َ إِلاّ هُوَ وَ أَعرِض‌ عَن‌ِ المُشرِكِين‌َ (106)

متابعت‌ كن‌ آنچه‌ ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگارت‌ بسوي‌ تو وحي‌ رسيده‌ ‌که‌ نيست‌ الهي‌ ‌غير‌ ‌از‌ ‌او‌ و اعراض‌ كن‌ ‌از‌ مشركين‌.

اتَّبِع‌ تابع‌ مقابل‌ مستقل‌ ‌است‌ لذا اعراض‌ ‌را‌ ميگويند وجود تبعي‌ دارند مقابل‌ جواهر ‌که‌ وجود استقلالي‌ دارند ‌که‌ تعريف‌ كردند عرض‌ ‌را‌ ‌که‌ اذا وجد وجد ‌في‌ الموضوع‌ و جوهر ‌را‌ اذا وجد وجد ‌لا‌ ‌في‌ الموضوع‌ انسان‌ ‌در‌ افعال‌ و گفتار و اعمال‌ ‌خود‌ ‌اگر‌ برأي‌ ‌خود‌ و سليقه‌ ‌خود‌ عمل‌ نمود مثل‌ اكثر مردم‌ امروزه‌ مستقل‌ و مستبد برأي‌ ‌خود‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ ‌از‌ روي‌ دستور و فرمان‌ ‌غير‌ ‌است‌ ميگويند فعل‌ ‌او‌ تابع‌ رأي‌ ‌غير‌ ‌است‌، دستور آمد ‌که‌ پيغمبر تابع‌ ما أُوحِي‌َ ‌باشد‌ وحي‌ القاء بقلب‌ ‌است‌، ‌اگر‌ ‌از‌ طرف‌ شياطين‌ ‌باشد‌ وحي‌ شيطاني‌ ‌است‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ كَذلِك‌َ جَعَلنا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوًّا شَياطِين‌َ الإِنس‌ِ وَ الجِن‌ِّ يُوحِي‌ بَعضُهُم‌ إِلي‌ بَعض‌ٍ زُخرُف‌َ القَول‌ِ غُرُوراً انعام‌ ‌آيه‌ 112، شرحش‌ بيايد. و ‌اگر‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند ‌است‌ وحي‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ بتوسط روح‌ الامين‌ بقلوب‌ مطهره‌ انبياء القاء ميشود ‌اينکه‌ ‌هم‌ دو قسم‌ ‌است‌ يك‌ قسم‌ دستوراتيست‌ ‌که‌ ‌بر‌ انبياء سلف‌ نازل‌ ‌شده‌ و يك‌ قسم‌ ‌بر‌ خصوص‌ نبي‌ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ وجود مقدسش‌ مأمور شد بمتابعت‌ آنچه‌ بخود ‌او‌ وحي‌ شد ‌که‌ فرمود ما أُوحِي‌َ إِلَيك‌َ ‌از‌ پروردگار ‌خود‌ مِن‌ رَبِّك‌َ آنچه‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بفرمايد ‌ يا ‌ عمل‌ كند ‌ يا ‌ تقرير نمايد متابعت‌ وحي‌ پروردگار ‌او‌ ‌است‌ مستقل‌ نيست‌ وَ ما يَنطِق‌ُ عَن‌ِ الهَوي‌ إِن‌ هُوَ إِلّا وَحي‌ٌ يُوحي‌ و النجم‌ ‌آيه‌ 3 وَ لَو تَقَوَّل‌َ عَلَينا بَعض‌َ الأَقاوِيل‌ِ لَأَخَذنا مِنه‌ُ بِاليَمِين‌ِ ثُم‌َّ لَقَطَعنا مِنه‌ُ الوَتِين‌َ حاقه‌ ‌آيه‌ 44 لا إِله‌َ إِلّا هُوَ ‌اينکه‌ جمله‌ ممكن‌ ‌است‌ بيان‌ ما أُوحِي‌َ إِلَيك‌َ ‌باشد‌ ‌يعني‌ ‌آن‌ چيزي‌ ‌که‌ وحي‌ شد بسوي‌ تو كلمه‌ توحيد ‌است‌ ‌که‌ اول‌ كلمه‌ ‌که‌ پيغمبر مأمور شد بدعوت‌ دعوت‌ بتوحيد ‌بود‌ ‌که‌ فرمود

(قولوا ‌لا‌ اله‌ الّا اللّه‌ تفلحوا)

و ممكن‌

جلد 7 - صفحه 164

‌است‌ علت‌ متابعت‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌غير‌ پروردگار تو الهي‌ نيست‌ ‌که‌ متابعت‌ ‌آنها‌ لازم‌ ‌باشد‌ بلكه‌ فقط اله‌ منحصر بپروردگار تو ‌است‌ و متابعت‌ وحي‌ ‌او‌ لازم‌ و حتم‌ ‌است‌ و ممكن‌ ‌است‌ جمله‌ مستقله‌ ‌باشد‌.

وَ أَعرِض‌ عَن‌ِ المُشرِكِين‌َ اعراض‌ ‌از‌ مشركين‌ سه‌ نحوه‌ ‌است‌ يكي‌ اعراض‌ ‌از‌ عقيده‌ مشركين‌ ‌است‌ ‌که‌ شرك‌ ‌باشد‌ ‌که‌ مفاد لَئِن‌ أَشرَكت‌َ لَيَحبَطَن‌َّ عَمَلُك‌َ زمر ‌آيه‌ 65، و يكي‌ اعراض‌ ‌از‌ دعوت‌ مشركين‌ ‌است‌ زيرا اينها ديگر قابل‌ هدايت‌ نيستند و اجابت‌ دعوت‌ تو ‌را‌ نميكنند و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ مفاد ‌آيه‌ شريفه‌ فَذَرهُم‌ يَخُوضُوا وَ يَلعَبُوا حَتّي‌ يُلاقُوا يَومَهُم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ زخرف‌ ‌آيه‌ 83 و معارج‌ ‌آيه‌ 42 ‌است‌ و يكي‌ اعراض‌ ‌از‌ معاشرت‌ و مراوده‌ و ملايمت‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌است‌ چون‌ اميدي‌ ‌در‌ ‌آنها‌ نيست‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌شما‌ همراهي‌ داشته‌ باشند و اينكه‌ بعضي‌ گفتند اعراض‌ ‌از‌ مجاهده‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و گفتند اينكه‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ نسخ‌ ‌شده‌ بآيه‌ وَ قاتِلُوا المُشرِكِين‌َ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُم‌ كَافَّةً توبه‌ ‌آيه‌ 36، غلط ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 106)

در اینجا وظیفه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را در برابر لجاجتها و کینه توزیها و تهمتهای مخالفان، مشخص ساخته، می گوید: «وظیفه تو آن است که از آنچه از طرف پروردگار بر تو وحی می شود، پیروی کنی، خدایی که هیچ معبودی جز او نیست» (اتَّبِع ما أُوحِیَ إِلَیکَ مِن رَبِّکَ لا إِلهَ إِلّا هُوَ).

و نیز «وظیفه تو این است که به مشرکان و نسبتهای ناروا و سخنان بی اساس آنها اعتنا نکنی» (وَ أَعرِض عَنِ المُشرِکینَ).

در حقیقت این آیه یک نوع دلداری و تقویت روحیه نسبت به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است، که در برابر این گونه مخالفان در عزم راسخ و آهنینش کمترین سستی حاصل نشود.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع